* مهدی خلجی/ پژوهشگر فلسفه و دین
تنها در صورتی میتوان به آینده امیدوار بود که خوشبین نباشیم. آدم خوشبین مدعی است که آینده را میداند: اگر مذهبی است، به سنّت و مشیّت الاهی و فرجامِ خوشِ جهان باور دارد؛ اگر مارکسیست است به تقدیر تاریخ یا پیشرفتِ ناگزیر بشر.
بر خلافِ خوشبینی، امید بر جهل استوار است. امیدواریم چون نمیدانیم آینده به کدام سمت میرود؛ ولی اینقدر میدانیم که آینده آبستن امکانهای بیپایان است، امکانهای فرخنده و امکانهای فاجعهبار.
خوشبینی به سبب آنکه بر برداشتی تقدیرگرایانه از آینده تکیه دارد، چشماندازی برای تغییر آینده پیش رو نمیگذارد و در نتیجه بهانه و توجیهی است برای دست روی دست گذاشتن و کاهلانه نشستن و تماشا کردن آنچه پیش میآید.
در عوض، امید از آن رو که آینده را سرزمینِ امکانهای بیشمار و ناشناخته میانگارد، در آدمی شوق برخاستن و دست به عمل زدن برمیانگیزد. باور به گشودگی آینده به روی امکانهای بسیار، در عین ناخرسندی از وضع موجود، انسان را وامیدارد که برای تغییر و بهبود موقعیتاش، آزادی و خلّاقیت خویش را تا جای ممکن به کار گیرد..
امیدواری با مسئولیت و عمل همراه است و خوشبینی با تنآسائی و تسلیم به رویدادها.