در نگاه من براندازِ راستین «سوء مدیریت» است. یا چنان که در جای دیگری نوشته ام «قهر طبیعت» که آن نیز دستِ کم در این گوشه از جهان فرزند همان پدر و معلول همان علت است! قهر طبیعت زلزله آسا آوار می شود، طومارها را در هم می پیچد و از تاک و تاکْ نشان اثری باقی نمی گذارد. در نبودِ آب و امنیت و اشتغال روستاها یکی یکی ویران می شوند و روستاییان فوج فوج روانه شهرها... برآفتاب نشینی که پیشتر و در دهه های نه چندان دور، سنّتی پیرانه سَر و سالمندانه بود، امروز به آیین جوانانِ سرگشته مبدل شده است و روستا که روزگاری جانْ پناهِ شهریان گریخته از دود و دم و ناامنی بود، اکنون شورهزاری افیون زده است!
روستا می توانست در صورت برخورداری از امکان اشتغال پایدار باری گران را از شانههای زخمی شهر بردارد و شور و نشاط و امید را به میلیونها ایرانی هدیه دهد. بر این اساس، برانداز راستین سوء مدیریتِ سیستمانه ای است که روستاییان را به کوچیدن و روستا را به ویرانی محکوم کرده است.
در پی هجوم روستاییان و شهرستان نشینان به کلانشهرها شمار حاشیه نشینان از مرز دوازده میلیون گذشته است. بغرنجی بُنیان کن که از دیدِ محسن رنانی،پژوهشگر اقتصاد توسعه، «انبار باروت» است.
گسترش حاشیه نشینی حاصل خیزترین زمینۀ تکثیر آسیب های اجتماعی است. نوجوانانِ گریخته از روستا اینک در کنج و کنار شهرها بسته های کوچکِ مرگ (مواد روانگردان صنعتی) را بی واهمه توزیع می کنند و کودکانِ کار بر سر چهار راه ها و پشت چراغ های قرمز معصومیت از دست رفته را لای شاخه های گل و بسته های آدامس می جویند.
تنگنای نفس گیر معیشت کرامت انسان را نشانه رفته است و فقر دامن گستر طپانچه بر شقیقه ایمان نهاده است. در خوانشی جامعه شناختی انباشت بحرانهای گونه گون و ناتوانی مزمن در گذار به شرایط پسا - بحران آدمیان را به ساحتِ رفتارهای غریزی پَس رانده است؛ وضعیتی اسفبار که جامعه را به جنگل فرو میکاهد و مردمانِ درمانده را به جویندگانِ آب و نان و نفس؛ در قفسی به وسعت یک کشور. بزرگترین قربانی این مسلخْ روابط انسانی است که بر بستر رفاهی رقیق می بالد و در سایۀ ثبات و امنیت قد می کشد. و نه آیا یکی از عوامل بنیادی برآمدن «داعش» در یکی از کهن ترین نقاط جهان فقر و ناامنی نهادینه بود؟
هوای تازه...برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 136