مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامۀ جمهوری اسلامی، در سرمقالۀ بیست و هشتم آبان این روزنامه نوشته است: «در دولت سازندگی تصمیم بر این شد که قیمت انواع سوخت در سال 10 درصد افزایش یابد. این تصمیم را دولت اصلاحات نیز مدتی عملی کرد، ولی در مجلس هفتم، رئیس مجلس و سه نفر از نمایندگان که مدعی برخورداری از تفکر برتر اقتصادی بودند، با ارائه طرحی تحت عنوان تثبیت قیمت، مانع ادامۀ آن شدند. اگر عمل به آن تصمیم ادامه یافته بود، اکنون قیمت بنزین به حدود دو هزار تومان رسیده بود، بدون آنکه کمترین اعتراض و تنشی در جامعه پدید آورد». نویسنده همچنین با نابهنگام و ناسنجیده توصیف کردن شیوۀ اجرای این تصمیم، غیبتِ جامع نگری و پیامدسنجی را بزرگترین کاستی آن دانسته است.
گفتن ندارد که تا پیش از حمایت آشکارِ رهبری از افزایش قیمت بنزین، مخالفانِ دولت، سنگها را بسته و سگها را رها کرده بودند. از هیچ سخنی برای لجنمالی کارنامۀ دولت دریغ نمیشد، کار چندان بیخ پیدا کرد که شماری از نمایندگان موضوع استیضاح رئیس جمهور را پیش کشیدند. پس از سخنان راهبردی رهبری، مخالفان به یکباره زبان در کام کشیدند. آنان در میانۀ بحرانی دامن گستر، کینه توزانه در سودای انتقامجویی و تسویه حساب با رئیس دولت بودند؛ با قلابهایی آماده برای گرفتن ماهی از آب گل آلود؛گمانه ای که نزدیک شدن به انتخابات مجلس نیز آن را تقویت می کند.
راست آن است که اعتراضها فارغ از هوچی گریها و همهمه های هیولایی که حجاب درک واقعیت و فهم زمینههای واقعی برآمدن اعتراضات است، از دید جامعه شناختی عصیان توده های مستأصل علیه تورم لگام گسیخته ای بود که با افزایش شوک آور قیمت بنزین، برهنه پا به پیش خواهد تاخت و کارد را به استخوان خواهد رساند.
شعارها اگر نه همیشه، اما در بسیاری زمانها و زمینه ها حاوی پیام هایی بلند و بیدارگر است. شنیدن فروتنانه و وارسی منصفانۀ آنها در بزنگاههای سیاسی و در «خیابان» که جزء اساسی سپهر عمومی و محمل کنشگری انسان مدرن است، بی گمان متضمن معانی مهمی است. مطابق این تلقی، اگر پیش تر شعار مدنیِ «رأی من کو؟» فریاد زده می شد، در رویداد اخیر، شعار معیشتی «نانِ من کو؟» بود که در آسمان سرد آبان طنین انداز میشد. گذار از «رأی» به «نان»، رخدادی بدشگون است. از گسترش دامنۀ فقر و زوال «طبقۀ متوسطی» حکایت می کند که در جهان جدید و جوامع توسعه یافته موتور محرّک تحولات مثبت اجتماعی است و نیز زایشگاه «جامعۀ مدنی» که به مثابۀ ضربه گیری ایمن، مانع رویارویی مستقیم و مصیبتبار دولت با ملت است. عایق و سوپاپ اطمینانی است که از گذر کانالیزه و تخلیه کردن خشمها، هیجانها و مطالبات انباشتۀ آحاد متکثر مردم، افزون بر تلاش برای استیفای خشونت پرهیز و قانونمندانۀ حقوق، راه را بر شوشهای کور و طغیانهای ویرانگر می بندد.
هوای تازه...برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 129