استاد رضا بابایی سحرگاه دوشنبه 18 فروردین نود و نُه در موسم شیوع کرونا به خط پایان رسید و از سیارۀ رنج به جهانی دیگر رخت بست. با هجرت غریبانۀ او که در چشم من مجسمۀ رنج و فرهیختگی بود و از رنجِ فرهیختگی سرشار، ابرهای همه عالم در دلم گریستند. به شخصیت منشوری ایشان از زوایای مختلفی می توان نگریست. من ولی خوش می دارم از نسبت استاد با واژه ها سخن بگویم. همانچه در ساحت آن یگانه بود و ممتاز.
استاد فقید، ایران را صمیمانه دوست می داشت، اگرچه آماج همۀ پویه های اندیشگی اش انسان های گوشت و پوست و خونداری بود که می آیند، رنج می کشند و می روند، هم از این رو دغدغه مند ایسم ها نبود، از ایدئولوژی اندیشی هراسان بود و سهم عقل و عاطفه را به یکسان ادا می کرد.
رضا بابایی واژه را پاس می داشت و با مهارتی رشکانگیز در کاربست آن قبل از گشودن باب خِرد به روی مخاطبان خویش، مشق درست نویسی و نویسندگی می کرد و کانال باشکوهش در تلگرام(یادداشت ها) کارگاه نگارش و ویرایش بود.
هوای تازه...برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 149