در شبکه های اجتماعی، این امکان فراهم نیست. آنجا کارزاری پُرهیاهوست که هر کسی داعیه ای دارد و پرچم خود را افراشته است. گسترش امکانات شبکۀ اجتماعی تلگرام با 400 میلیون هموَند (Member)؛ از داشتن فرصت ویرایش و درج نظر در پای فِرسته ها (Post) تا شرکت در گفت و گوهای بَرخط همْ نمادی از دموکراتیزه شدن تولید محتواست و هم آشفته بازاری که هر کسی در آن متاع خود را عرضه می کند، بی آنکه همیشه امکان سنجش آن فراهم یا حتی روحیۀ رواداری و مدارا در مواجهه با نظرهای مخالف، تمرین شود. شاهدی دیگرْ بر جاماندن فرهنگ از فنّاوری و آوارشدن این بر سَر آن.
در این بین، هر شبکه کاربران ویژۀ خود را می پرورَد. واتساپ ترکیبی از مخاطبان اینستاگرام و تلگرام و شبکۀ نوپدید کلاب هاوس. اینستاگرام میزبان گسترۀ وسیع و رنگارنگی از کاربران است. همۀ کسانی که می خواهند دیده و شنیده شوند از اعماق روستاها تا بلندای کلانشهر، تجارت کنند و کسب و کار واقعی خود را در بازار مجازی تبلیغ کنند، به اینستاگرام روی و بلکه پناه می آورند. کلاب هاوس محمل گفت و گوها و گپ و گفت های نظری و روشنفکرانه است. نسَبِ تلگرام را با قدری تسامح می توان به وبلاگ رساند؛ زیرا بیش از آنکه در خدمتِ تصویر و تفریح و تفنّن باشد، بابِ همرسانی فرسته های اندیشگی، ادبی، خبری و هنری است و کاربرانش را عمدتاً مخاطبانی با علایق خاص تشکیل می دهند. فِیسبوک هم بیش و کم چنین است.
ناگفته پیداست که ظهور شبکه های اجتماعی جهان انسانِ ایرانی را سختْ درهم کوفته است. دگرگونی اگرچه رخدادی جهانشمول است، ولی در این گوشه از دنیا که عبور کردن از گذشته، نه پدیده ای طبیعی و تدریجی، بلکه حادثه ای برق آسا، بنیان کَن و قهرآمیز بوده است، چندو چون آن از هر جای دیگری بُغرنج تر و با نظر به پیامدهای ناخواستۀ آن، ویرانگرتر بوده است.
ثانیه ها سراسیمه اند و در این سیاق آشوبناک که خاستگاه بحران ها و تناقض های فروپاشنده است، هر دَم بر سراسیمگی و بی تابی شان افزوده می شود. زیست جهانی که روزگاری مال مال از آرامشِ آمیخته به رنج بود و امروز برای جُستن جرعه ای آسایش، جانِ نازنین جویندگانش را به کام نیستی می سپُرَد... کوباندن سر به دیوار سِلّول خاطره ها و پنجه ساییدن بر شیشه های ماتِِ عمر رفته. همچون سرنوشت آن کرم کوچک ابریشم که همه عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود.
برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 141