جامعۀ غُرغُرو، جامعۀ گُفت‌و گو

ساخت وبلاگ

نقش حیاتی اکسیر گفت‌و گو در سپهر سیاست که شقاوت و سعادت انسان عصر جدید در رهن عملکرد آن است، از دیگر نهادهای نظام اجتماعی پررنگ‌تر است. پُر آشکار است که سیاست‌ورزی در قلمرو عمومی که ظرف حضور شهروندانی با ایده‌ها، عقیده‌ها و اندیشه‌های مختلف است جز با پیش نهادن نظمی مدنی که بر بنیان گفت‌و گوی آزاد و استدلال‌ورزانۀ شهروندان برابر، سامان یافته باشد میسر نخواهد شد.

راست آن است که چنانچه فرهنگ سیاسی بر مدار کِشاکش آراء و زد و خوردِ اندیشه‌ها قوام یافته باشد، غر زدن، خود را سانسور کردن و در پیلۀ ترس و احتیاط و عافیت خزیدن به محاق می‌رود و قافیه را به گفت‌و گوی روشن و رهایی‌بخش می‌بازد. رهاورد دمیدن روح این گفت‌و گو در کالبد نظام اجتماعی و نهادهای همبستۀ آن (خانواده، تعلیم و تربیت، دین، حقوق، اقتصاد و سیاست)، نهادینه شدن «شهامت مدنی» است که پادزهر خودکامگی است.

اگر استبداد را مانع تکامل تاریخی جامعه و باعث ناقص الخلقه شدنش بدانیم، بی‌گمانْ آزادی، عامل بلوغ آن و زایشگاه شهروندِ پرسشگر است. در این بین گفت و گو، قابله ای را می مانَد که به سهولت زایمانْ کمک و سلامت نوزاد را تضمین می کند.

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم آذر ۱۴۰۱ ساعت 11:53 توسط سلمان احمدوند  | 

هوای تازه...
ما را در سایت هوای تازه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akhare-bazio بازدید : 78 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 16:17